- ۰ نظر
- ۲۳ فروردين ۹۴ ، ۲۳:۲۸
پزشک و جراح مشهور (د.ایشان) روزی برای شرکت در یک کنفرانس علمی که جهت بزرگداشت و تکریم او بخاطر دستاوردهای پزشکی اش برگزار میشد ، باعجله به فرودگاه رفت .
بعد از پرواز ناگهان اعلان کردند که بخاطر اوضاع نامساعد هوا و رعد و برق و صاعقه ، که باعث از کارافتادن یکی از موتورهای هواپیما شده ، مجبوریم فرود اضطراری در نزدیکترین فرودگاه را داشته باشیم .
دکتر بلافاصله به دفتر استعلامات فرودگاه رفت و خطاب به آنها گفت : من یک پزشک متخصص جهانی هستم و هر دقیقه برای من برابر با جان خیلی انسانها هاست و شما میخواهید من 16ساعت تو این فرودگاه منتظر هواپیما بمانم ؟
سرلوحهی شصت و چهارم: دیگرگونه شیری...
1
عرب شیر را به هیبتهای گونهگون دیده است. وهمِ صحرا درندهگان بیشماری را بر چشمان خاکآلودهی بادیهنشینان پدیدار کرده است. شیر را گفته است: اسد، که چشمها نه در بیابان که در آسمان نیز ورا دنبال کرده است. حیدر، صفدر، غضنفر که شیرِ بیشهگی گفتهاندش، قسوره، لیث که درندهاش گفتند، حارث، دلهاث که جری گفتهاندش، ضیغم، هزبر که شاید معرب هژبر باشد.
و میانِ این همه شیر، از شیری نام برده است که همهی شیران از او میگریزند و ادق و اصح این است که جملهی درندهگان به واسطهی هیبت و خشمی که در چشمِ اوست، از او دوری میکنند... عباس!
و ماهِ آسمانها را در زمین عباس مینامیدند...
2 |
کتابستان اراک