خانه ی ادب

وبلاگی برای دوستان نویسنده وشاعر

خانه ی ادب

وبلاگی برای دوستان نویسنده وشاعر

خانه ی ادب

وبلاگی برای دوستان نویسنده وشاعر و هر صاحب قلمی
از دوستان عزیزم می خواهم تا اگر مطلبی دارند به ایمیل بنده بفرستند تا به نام خودشان ثبت کنم.
منتظر شما هستم.

پربیننده ترین مطالب
نویسندگان
پیوندهای روزانه
۲۸
بهمن
۹۳

  • امیرمحمد اسماعیلی
۲۸
بهمن
۹۳

  • امیرمحمد اسماعیلی
۲۸
بهمن
۹۳

  • امیرمحمد اسماعیلی
۲۸
بهمن
۹۳
مسافری خسته که از راهی دور می‌آمد به درختی رسید و تصمیم گرفت که در سایه آن قدری استراحت کند غافل از این که آن درخت جادویی بود؛ درختی که می‌توانست آن چه که بر دلش می‌گذرد برآورده سازد!
وقتی مسافر روی زمین سخت نشست با خودش فکر کرد که چه خوب می‌شد اگـر تختخواب نرمی در آن جا بود و او می‌توانست قدری روی آن بیارامد. فـوراً تختی که آرزویش را کرده بود در کنارش پدیدار شـد!
مسافر با خود گفت: «چقدر گرسنه هستم. کاش غذای لذیذی داشتم.»
  • امیرمحمد اسماعیلی
۲۷
بهمن
۹۳

  • امیرمحمد اسماعیلی
۲۷
بهمن
۹۳
بخور تا توانی از بازوی خویش

  • امیرمحمد اسماعیلی
۲۷
بهمن
۹۳
  • امیرمحمد اسماعیلی
۲۷
بهمن
۹۳
  • امیرمحمد اسماعیلی
۲۷
بهمن
۹۳

  • امیرمحمد اسماعیلی
۲۷
بهمن
۹۳
مرد جوانی، از دانشگاه فارغ‌التحصیل شد. ماه‌ها بود که ماشین اسپرت زیبایی، پشت شیشه‌های یک نمایشگاه به شدت توجه‌اش را جلب کرده بود و از ته دل آرزو می‌کرد که روزی صاحب آن ماشین شود. مرد جوان، از پدرش خواسته بود که برای هدیه فارغ‌التحصیلی، آن ماشین را برایش بخرد. او می‌دانست که پدر توانایی خرید آن را دارد.
بالاخره روز فارغ‌التحصیلی فرا رسید و پدرش او را به اتاق مطالعه خصوصی‌اش فراخواند
  • امیرمحمد اسماعیلی